- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: یکشنبه 93/9/30
- زمان: یکشنبه 93/9/30
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: یکشنبه 93/5/12
- زمان: یکشنبه 93/5/12
به تازگی یعنی طی چند سال اخیر که ارتباط. دختر و پسر و زوجین قبل از ازدواج برای آشنایی بیشتر از طریق خودشان است یعنی از قالب سنتی بیرون آمده و بچه.ها بیشتر ترجیح می.دهند خودشان انتخاب.کننده فرد مناسب برای ازدواج باشند، می.توان گفت به همین نسبت مخالفت خانواده.ها بیشتر شده است. به.نظر من دلیلش این است که تا قبل از این، خانواده بود که برای ازدواج جوان، انتخاب می.کرد و تصمیم می.گرفت و در واقع نقش اصلی با پدر و مادر بوده و حتی گاهی اطرافیان یعنی خاله و عمو و عمه و... اما این روزها این نقش تغییر کرده.است و دیگر از طرف بچه.ها پدر و مادر جزو این بازی محسوب نمی.شوند یعنی مناسبات و ارزش.های بچه.ها در این سال.های اخیر تغییر کرده است، ما بارها از مراجعان خودمان می.شنویم که می.گویند چندان به خواستگاری.های سنتی تمایلی ندارند و دلیل این امر این است که از یک طرف بچه.ها متوجه شده.اند برای ازدواج نیاز به شناخت بیشتر دارند و از طرف دیگر هم احساس استقلال طلبی بیشتری می.کنند، در نتیجه در خانواده به.دلیل در مقابل هم قرار گرفتن دو تفکر متفاوت، اختلاف به.وجود می.آید. یکی تفکر سنتی پدر و مادر که جایگاه خود را به حق بسیار مهم می.دانند و خودشان را کاملا به.عنوان تصمیم.گیرنده می.شناسند و دیگری تفکر بچه.ها که می.گویند این زندگی ماست پس خودمان باید تصمیم بگیریم و در نهایت در خانواده بحث و جدل و شاید هم دعوا و درگیری پیش .آید. معمولا پدر و مادر در این شرایط احساس می.کنند کنار گذاشته.شده.اند و فرزندشان به آنها اهمیت چندانی نمی.دهد و از طرف دیگر هم نگران بچه.های.شان هستند، این نگرانی منجر به رفتارهایی می.شود که بچه.ها را از پدر و مادر دور می.کند و در واقع والدین به جای حل مسئله در احساسی.گیر می.کنند که من اسم آن را راه حل هیجان مدار (در مقابل راه.حل مسئله مدار)می.گذارم که سراسر عشق و علاقه. است اما چون با احساس و هیجان.شان می.خواهند مسئله را حل کنند متاسفانه نتایج مثبتی برایشان ندارد.
شاید والدین به این دلیل مخالفت می.کنند که اعتماد لازم نسبت به فرزندشان در آنها وجود ندارد. آن.ها نه تنها به بچه.های.شان اعتماد ندارند بلکه به تربیت خودشان و آنچه به فرزندشان یاد داده.اند نیز چندان اعتمادی ندارند چون به هر صورت بچه.ها نتیجه تربیت، رفتارها و آنچه ما به آنها انتقال داده.ایم هستند؛ وقتی پدر و مادری نگران انتخاب. فرزندان.شان در سنین ازدواج هستند، یعنی این.که به آن انتخاب.ها، به تربیتی که داشتند، به آن ارزش.ها و خوراک.های ذهنی که به او داده.اند چندان اعتماد ندارند، متاسفانه همین امر باعث شده.است که بین پدر و مادرها و بچه.ها فاصله بیفتد و آن.ها حرف یکدیگر را درک نکنند چون بچه.ها معمولا ترجیح می.دهند از سنین نوجوانی تا حدود 25 سالگی به جای خانواده بیشتر با دوستان.شان باشند و این به این دلیل است که دوستان، فرد را زیر سوال نمی.برند، نصیحت نمی.کنند، با کسی مقایسه نمی.کنند، به فرد از بالا به پایین نگاه نمی.کنند و روبه.روی فرد نمی.ایستند بلکه در کنار او هستند ولی پدر و مادر دقیقا برعکس هستند چون در اکثر مواقع، خودشان را در مقابل فرزند می.دانند و با او وارد مقابله و جنگ می.شوند، پدر و مادر نمی.توانند این نقش دوستی را برای فرزندشان بازی کنند.
در کشور ما به دلیل سنت.هایی که وجود دارد اگر هنگام ازدواج یک خانواده یا هر دو خانواده مخالف باشند حتما در آینده این ازدواج، مشکلاتی به وجود خواهد آمد و اگر این مسئله، کدورت و مخالفت حل نشود همیشه همراه زوجین خواهد بود چون در ایران در حقیقت هنگام ازدواج دو قوم به هم اتصال پیدا می.کنند. وضعیت ما با کشورهای غربی کاملا متفاوت است یعنی روابط نزدیک.تر، پیچیده.تر و تاثیرگذارتر است. بنابراین به.طور طبیعی زوجی که در این شرایط قرار گرفته.اند یا باید کاملا از خانواده.های.شان کنار بکشند که کار خیلی سختی است .یا از این کشور مهاجرت کنند و به جای دیگری نقل مکان کنند. ولی این.ها راه حل فرار هستند یعنی مسئله سرجایش است و همیشه هم هست و به مرور به یک زخم کهنه تبدیل می.شود. بنابراین بهتر است قبل از ازدواج، قدم مثبتی برای این امر برداشته شود معمولا مشاوران ازدواج در این زمینه می.توانند خیلی کمک.کننده باشند چون راه.حل.هایی می.دهند که می.تواند درصورت همکاری پدر و مادر.ها مسئله حل شود و آن.قدر که فکر می.کنند پیچیده نباشد.
پدر و مادر چگونه می.توانند در مرحله.ای مثل ازدواج به جای جنگیدن و مخالفت، نقشی تاثیر.گذار داشته باشند؟ آنها باید یاد بگیرند چگونه با فرزندان.شان دوست باشند و کنار فرزند به.عنوان یک راهنما قرار بگیرند و شرایطی را فراهم کنند که فرزندشان بتواند تمام حرف.هایش را با آنها بزند و بتواند بدون ناراحتی، بدون خشم و کینه، بدون غرض و ترس به راحتی با والدینش حرف بزند و دلایل انتخابش را برای آنها بگوید. در اینجا ممکن است پدر و مادر نظرشان منفی باشد و به.گونه.ای دیگر فکر کنند، مسلما در اینجا، ایستادن در مقابل بچه.ها مشکلی را حل نمی.کند چون یا بچه.ها کار خودشان را می.کنند یا این قضیه تبدیل به یک مشکل بغرنجی با گره کور می.شود. راه حل این است که والدین در فضایی باز که بین خودشان و فرزندشان به.وجود آورده.اند موقعیتی را فراهم کنند که هم حرف.های فرزندشان را بشنوند و هم فرزندشان حرف.های آنها را بشنود. در حقیقت اگر پدر و مادر بلد باشند چگونه فضای گفت.وگو را در خانه ایجاد کنند یعنی در درجه اول پدرو.مادر پذیرش داشته.باشند و حرف.ها را بشنوند حتما فرزندان نیز به آنها این فرصت را می.دهند که حرف.های.شان را بزنند. باید این فضای گفت.وگو در خانه به.وجود بیاید چون هر مشکلی که در دنیا وجود داشته باشد با گفت.وگو می.توان آن را حل کرد در واقع هیچ مشکلی نیست که نتوان درباره آن صحبت کرد. وقتی پدر و مادر فضای گفت.وگو را در خانه به وجود بیاورند طبیعتا می.توانند به فرزندشان خوراک فکری داده و راه و چاه را به او نشان دهند.
گاهی مخالفت خانواده.ای فقط به دلایل سطحی است یعنی بدون دلیل ایراد می.گیرند، یعنی همه چیز زوج، کاملا به هم می.خورد و حتی نظر مشاور نیز این است که این زوج می.توانند ازدواج موفقی داشته.باشند اما خانواده می.خواهند براساس احساسات و حتی گاهی غرض.ورزی مخالفت کنند مثل این.که من از این دختر خوشم نمی.آید! یا... در واقع آنها چون احساس می.کنند کنار گذاشته شده.اند وارد لجبازی می.شوند. به.طور طبیعی ما نباید به راحتی از انتخاب.های.مان بگذریم، یک .جاهایی هم باید ایستاد و جنگید. در این مواقع ممکن است پدر و .مادر وقتی ایستادگی فرزند را می.بینند به مرور قبول کنند و با موضوع کنار بیایند ولی این امر زمان می.خواهد. پیشنهاد من به زوجین این است که این زمان را به پدرو.مادر بدهند و یک.باره به سراغ کودتا نروند و سعی کنند اعتماد والدین.شان را در طول زمان جلب کنند. معمولا در 60 تا 70 درصد موارد این اتفاق می.افتد یعنی وقتی به پدرو.مادر زمان می.دهند و از راه.هایی استفاده می.کنند که اعتماد آنها را جلب کنند به مرور والدین راضی می.شوند.
زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی.شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف.های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، شرایطی است که شما هر راهی را بروید به بن.بست می.خورید و باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدرو.مادر نیست، شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم.ها نمی.توانند خوب به مسئله نگاه کنند و خوب تصمیم بگیرند و با غرض به مسئله نگاه می.کنند. بنابراین دختر و پسر باید با درایت و صبوری صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد حالا این زمان ممکن است یک هفته دیگر، یک ماه دیگر یا حتی 2 سال دیگر باشد. در این.گونه موارد که والدین یک طرف یا هر دو طرف مخالف هستند مشورت با یک مشاور می.تواند خیلی مفید باشد تا هم از انتخاب خود اطمینان پیدا کنند و هم بفهمند آیا با توجه به شرایط خاص.شان صلاح است ادامه دهند یا نه؟ وهم اینکه با راه حل.های مفید آشنا شوند. اولین راه.حل این است که کم کم از اطرافیان کمک بگیرید کسی که می.تواند بی.غرض باشد و در عین حال روی پدرو.مادر شما تاثیرگذار باشد را وارد ماجرا کنید مثلا برادر یا خواهرتان یا...را با فرد انتخابی خود آشنا کنید، از آنجا که او از احساس پدر و مادر شما فاصله دارد می.تواند بهتر، موقعیت را ببیند و در این حالت وقتی پدر و مادر شما موافقت یک نفر دیگر به جز شما را در اطرافیان می.بینند کمی تحت.تاثیر قرار گرفته و شاید متوجه اشتباه خود بشوند.
راه.حل دیگر این است که به مرور زمان در برخی از روزها و گاهی با یکی از پدر یا مادر نه هر دو با هم از احساس.تان صحبت کنید سعی کنید در این صحبت.ها فضا را کاملا آرام نگه دارید تا به دور از فضای هیجانی در مورد خودتان، در مورد آن فرد، در مورد احساس.تان، در مورد انتخاب.تان و حتی در مورد این.که احساس و نگرانی پدر و مادر را درک می.کنید با آنها صحبت کنید. خیلی از اوقات یکی از دلایل اصلی که مشکل بین بچه.ها و پدر و مادر حل نمی.شود به این دلیل است که بچه.ها هم در آن فضای هیجانی قرار می.گیرند، یعنی وقتی پدر و مادر به هر طریق مخالفت خود را اعلام می.کنند آنها نیز برخورد نامناسبی مثل قهر یا دعوا می.کنند. پیشنهاد من این است که حفظ آرامش و رفتار مناسب و آرام در یک زمان مناسب بهترین راه.حل است. وقتی پدر شما آرام است بهتر به حرف.های شما گوش می.دهد. البته توجه کنید باید صحبت خود را با این شروع کنید که او و نگرانی.اش را درک می.کنید و به پدر یا ماد.ر خود بفهمانید که کاملا تمام احساسات او را می.فهمید تا راه را برای گفت.وگو باز کنید.
در اینجا دو راه دارید یا اینکه تسلیم شوید و انتخاب خود را کنار بگذارید و قبول کنید نمی.شود یا اینکه با ایستادگی به این سمت بروید که من انتخابم را کرده.ام و می.خواهم پای آن بایستم یعنی آن.قدر از انتخاب خود مطمئن هستید! اما باید بدانید که این مطمئن بودن پارامترهایی دارد یعنی تنها یک احساس و عشق نیست مثل این.که شما طرف مقابل.تان را به لحاظ خانوادگی، تحصیلات، ظاهر، شخصیت و...قبول کرده.اید و تنها مورد، همین مخالفت والدین است که یک پارامتر تاثیر.گذار است. ایستادگی شما در اینجا یا مشکل را حل می.کند یا اینکه شما مجبور می.شوید به زندگی خود ادامه دهید اما باید بدانید این مخالفت در بخش.های مختلف زندگی شما خود را نشان می.دهد، از زمان خواستگاری تا مراسم عروسی و رفت.وآمد.ها و... و مسلما تبعات آن در زندگی شما همیشه وجود خواهد داشت.
وقتی 2 نفر خانواده.هایی با اعتقادات مذهبی متفاوت دارند، مثل اینکه یک خانواده کاملا غیرمذهبی و خانواده دیگر کاملا مذهبی است، در این صورت وقتی خانواده.ها با هم روبه.رو می.شوند احتمالا اتفاقات مختلفی خواهد افتاد. در اینگونه ازدواج.ها احتمالا بعدها مشکلات فراوانی پیش خواهد آمد و زوجین نمی.توانند بسیاری از رفتارها و عادت یکدیگر را قبول کنند. اینگونه تفاوت.ها خیلی تاثیر.گذار است تفاوت.هایی مثل اختلاف مالی فراوان خانواده.ها، اختلاف سنی زیاد و... همه مسائلی هستند که می.توانند در موفقیت ازدواج شما تاثیر بدی داشته.باشند، باید به.خوبی روی دلایل مخالفت پدر و مادرتان فکر کنید. اما می.توان گفت مسائلی مانند مسئله سربازی پسر، تحصیلات، .مسئله مالی، خانه و... مسائلی قابل حل هستند و طور طبیعی می.توان برای آنها راه حل پیدا کرد و مشکل غیرقابل حلی نیست.
گاهی پش می.آید که مخالفت خانواده خواستگار شما آن قدر زیاد است که تقریبا مسئله را غیرقابل حل می.کند تا حدی که خواستگار شما تصمیم می.گیرد ارتباط خود را با خانواده.اش قطع کند، در این مواقع این سوال پیش می.آید که باید این قطع ارتباط را به پای بی.وفایی گذاشت یا به پای عشق فراوان او نسبت به شما؟.! در این مواقع شما باید تشخیص دهید دلیل مخالفت خانواده او چیست. آیا برای این مخالفت خود دلایل قابل.قبولی دارند یا بیشتر به.دلیل غرض.ورزی با این ازدواج مشکل دارندو اصلا منطقی فکر نمی.کنند و شاید حتی قصدشان آزار و اذیت و لجبازی باشد. اگر حالت دوم باشد معمولا بچه.ها تصمیم می.گیرند رابطه.شان را با پدرو.مادر قطع کنند و شاید هم تصمیم چندان غلطی نباشد. البته نباید کانال ارتباطی شما با خانواده خواستگارتان فقط خود پسر باشد، شما به.عنوان یک دختر باید با خانواده او دیدار کنید و دلایل.شان برای مخالفت را از زبان خودشان بشنوید، احتمالا در این شرایط خانواده پسر، چندان تمایلی ندارند که شما را ببینند ولی اگر واقعا به درستی انتخاب خود اطمینان دارید باید بهای آن را بپردازید و با خانواده.ای که شما را دوست ندارند دیدار کنید، مثلا می.توانید یک جلسه حضوری با مادر آن پسر بگذارید و تمام حرف.های او را بشنوید و شما نیز حرف.های.تان را به او بزنید، وقتی این حرف.ها به.طور مستقیم زده نشود تبدیل به سوءتفاهم.ها و گره.های بزرگ می.شود. خیلی از مواقع وقتی 2 تا 3 بار این رودرویی صورت می.گیرد بسیاری از مشکلات حل می.شود یا حداقل کمی از بار هیجانی کم می.شود. در این صورت شما هم می.توانید از خودتان دفاع کنید و اگر اشتباه می.کنند آنها را از اشتباه در بیاورید و هم، چرایی خانواده او را از زبان خودشان بشنوید تا خودتان منطقی یا غیرمنطقی بودن مخالفت آنها را بفهمید. فقط مهم این است که در این صحبت.ها آرامش کامل داشته.باشید و نهایت شرم و فرو.تنی را رعایت کنید و با احترام تمام از خود دفاع کنید. حتما سعی کنید نظر موافق خانواده.ها را به.دست بیاورید تا در آینده در زندگی شما مشکلی پیش نیاید.
گاهی خانواده. شما مخالفت می.کنند چون شما غیر از این فرد، خواستگار دیگری نیز دارید و خانواده نسبت به آن خواستگار نظر مساعدتری دارند، در این صورت اول از همه شما با ذهنی کاملا باز، بررسی کنید که آیا آنها درست می.گویند و تمام جوانب را به درستی بررسی کنید. ببینید موارد. برتری خواستگار دیگر شما چیست. آیا در موضوعات تعیین.کننده است، مواردی چون پول و مقام جزو موارد تعیین.کننده نیست اما نوع شخصیت دو طرف می.تواند بسیار در موفقیت یک ازدواج تعیین.کننده باشد. در این موارد باید بسنجید آیا واقعا خواستگار انتخابی می.تواند شما را خوشبخت کند، سپس سعی کنید تمام دلایل خود را با پدرو مادرتان مطرح کنید، دلایل شما باید کاملا متقن و روشن باشد تا بفهمند انتخاب شما، انتخاب صحیح تری است. البته بهترین راه حل این است که شخص سومی را هم وارد این ماجرا کنید مثل یک مشاور یا خاله، یا برادر بزرگ.تر یا... تا دلایل شما را او برای پدر و مادرتان مطرح کند. حتی می.توانید با خواستگار دوم صحبت کنید و به او بگویید قصد ازدواج با او را ندارید.
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: پنج شنبه 92/12/29
- زمان: پنج شنبه 92/12/29
قرار ملاقات با افراد جدید درست مثل رانندگی کردن در یک جاده ناشناخته است: شما می بایست به خوبی بدانید چه موقع باید پای خود را روی ترمز بگذارید، چه زمان با احتیاط برانید، و چه زمان هم می توانید به صندلی خود تکیه داده و پدال گاز را فشار دهید.
حرکت با سرعت بالا
برای پیدا کردن عشق واقعی باید مراقب سرعت رابطه باشید. سعی کنید در چند قرار ملاقات اولیه، طرف خود را از طریق مطرح نمودن س?الات متعدد بهتر بشناسید. می توانید پرسش هایی از این دست را مطرح کنید: کجا بزرگ شدی؟ پدر و مادرت چه کاره هستند؟ خواهر و برادر داری؟ آنها چطوری هستند؟
ما می توانیم با توجه به پاسخ هایی که طرف مقابل به س?الاتمان می دهد او را بهتر بشناسیم و اطلاعات گسترده ای در موردش بدست آوریم. مردم دوست دارند در مورد خود با دیگران صحبت کنند. اگر در پاسخ دادن تعلل کرد، بهتر است جانب احتیاط را در مورد او بیشتر رعایت کنید.
قرار ملاقات در فضای اشتباه
زمانیکه با کسی قرار ملاقات فیکس می کنید، اگر از طریق یک واسطه با او آشنا شده اید یا او را تا کنون ندیده اید، باید در یک زمان مناسب در طول روز و در مکانی عمومی او را ملاقات کنید. به عنوان مثال رستوران، کافی شاپ، و یا یک محیط فرهنگی بزرگ گزینه های مناسبی به شمار می روند. همچنین برای اطمینان بیشتر، می توانید با یکی از دوستان خود سر قرار حاضر شوید.
عشق واقعی و پاسخهای نامفهوم و مبهم
نسبت به پاسخ ها و بهانه های مبهم مانند: "من سرم خیلی شلوغ است" ، یا "واقعا آخر هفته درگیر هستم" (به ویژه اگر تکرار آنها به صورت مکرر باشد) شک کنید. فرض کنید با آقایی در حال گفتگوی تلفنی هستید، ناگهان شماره دیگر او زنگ می زند و طوری با تلفن صحبت می کند که شما متوجه گفته هایش نشوید؛ این مثال یکی از رایج ترین موارد مشکل زاست و قطعاً مسئله حادی در ورای آن نهفته است. همچنین اگر آقا تنها شماره تلفن همراهش را به شما بدهد، باز هم باید به او مشکوک شوید. به طور حتم شخص دیگری در زندگی او وجود دارد که نمی تواند به راحتی با شما تماس داشته باشد. اگر به دنبال ازدواج هستید و می خواهید با طرف مقابل به نتیجه برسید، در وهله اول باید بتوانید به راحتی با هم گفتگو کرده و تماس حاصل نمایید. شاید در همان ابتدای رابطه به طور آنی نتوان به یک چنین نتیجه ای دست پیدا کرد، اما به هر حال با عمیق تر شدن این شناخت باید چنین پیوندی در وجود شما شکوفه کند.
بازگشت به ارتباط قبلی
اگر نمی دانید که با ارتباط یا نامزدی گذشته خود چه کنید، بهتر است زیاد عجله نکنید و کمی فرصت به خودتان بدهید. اگر بخواهید صرفاً برای فرار از تنهایی به ازدواج فکر کنید، کارتان به هیچ کجا نخواهد رسید. در ضمن پیدا کردن عشق واقعی آن هم با سرعت نور امری است که به ندرت جامه عمل به خود می گیرد.
آماده پذیرایی از عشق واقعی شوید
اگر نکات مثبت زیر از نقاط بارز فردی که با او ملاقات می کنید، باشد، او می تواند عشق واقعی شما و همسر مناسبی برای شما باشد.
توجه و علاقه عشق واقعی به شماست
کسی که توجه خالص خود را نثار ما می کند به طور قطع محافظ همیشگیمان خواهد بود. چیزی که واقعاً به صورت یک خصوصیت بارز نمود می کند، عمل به گفته هایش است. در صورتی که برنامه هایش تغییر کند، باید حتما شما را در جریان قرار دهد. اگر قرار باشد که ساعت 8 شما را برای صرف شام ملاقات کند، اما کارهای اداری باعث شود که 20 دقیقه تاخیر داشته باشد، باید به شما زنگ بزند و اطلاع دهد. او باید شما را در برنامه هایش دخیل کند و برای حضور شما در زندگی اش احترام قایل باشد.
عشق واقعی شما را عضو گروه می داند
یکی از نشانه های وجود سازش میان شما و همسر آینده تان این است که او شما را از هر نظر پذیرفته باشد و در تمام جمع های خود راه دهد. در زمانی که خانواده، دوستان و همکارانش را ملاقات می کنید، ببینید که چگونه می توانید خود را با آنها سازگار سازید؛ آیا احساس می کنید که می توانید جزئی از گروه او باشید؟ اگر این چنین نباشد ارتباط شما به بن بست خواهد رسید. او هر چقدر هم تلاش کند، باز هم فشاری که از خارج بر او وارد می شود، باعث ایجاد جدایی میان شما دو نفر خواهد شد.
عشق واقعی و ارتباط متعارف خانوادگی
ارتباطی که میان هر یک از اعضای خانواده آقا وجود دارد، گویای مطالب بسیار زیادی در مورد اوست. رابطه او با مادرش چگونه است؟ با پدر؟ و با خواهرها و برادرهایش چطور؟ به طور کلی رفتار او با افراد دیگر به چه شکل است؟ اگر در همان ابتدای کار نمی توانید یک مرتبه مادرش را ملاقات کنید، فقط کافی است دقت کنید که او در مورد مادرش به شما چه می گوید. داشتن عشق حقیقی ،رابطه های عاطفی و مناسب با فامیل، همیشه به عنوان یک امتیاز مثبت محسوب می شود. این امر نشان می دهد که او برای اطرافیانش ارزش قائل است و با شما هم به خوبی رفتار خواهد کرد.
اشتیاق به آینده با عشق واقعی
مهم نیست الان کجا هستید، مهم این است که به کجا می روید. مثلا اگر همسر آینده تان در حال حاضر از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشته باشد، (ممکن است دانشجو باشد و یا تازه شغلش را شروع کرده باشد) اما به آینده خود خیلی خوش بین بوده و با علاقه وافر به آن نگاه کند، نباید او را به خاطر مسئله بی پولی کنار بگذارید، چراکه آینده روشنی در انتظار اوست. برخورداری از چنین حس انگیزه و علاقه ای به اندازه طلا گرانبهاست. نکته مهم این است که او اشتیاق ساختن آینده را داشته باشد و در حال حاضر بتواند مقدمات اولیه زندگی مشترک را حتی در سطحی ابتدایی (مثل یک خانه کوچک اجاره ای و شغلی که درآمدش کفاف دو نفر را بدهد) فراهم کند.مطمئن باشید او عاشق واقعی شماست.
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: شنبه 92/12/3
- زمان: شنبه 92/12/3
برخـی افراد ممکن است با خواندن این مقاله پیشنهادات من را غیر اخلاقی و غیر منـصـفانـه تلقی کنـنـد. بـه بـازی گرفتن احساسات دیگران کار نـا پـسـندی است بـخـصوص کسانی که بسیار دوستتان دارند. خیلی خوب میشد هر کسـی را کـه خـواهان او بـودیـد سـهـل و آسـان بـه دست میاوردید بدون آنکه نیاز به نقش بازی کردن داشته باشید.
اما متاسفانه دنیای واقعی همیشه اینگونه عمل نـمـی کند. بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی می کنـید و حسرت داشتنش را می کشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد.
البته توصیه های من سحر و جادو نبوده و آنگونه نیز نمی بـاشـد که شخصی را برغم خواست و میل باطنی و با بکارگیری این تکنیکها وادار بـه آن کند که دلباخته و عاشق شما گردد. کاری که این تکنـیـکها انجام می دهند شـانـس و اقـبـال را به مقدار زیادی به سود شما افزایش می دهند. آیا این کار شرورانه و نادرست است؟ من اینطور فکر نمی کنم بنابراین به مطالعه خود ادامه دهید.
_ زیاد معاشرت کنید... سپس غیر قابل دسترس گردید
هـر چه بیشتر با شخصی ارتباط داشته باشید آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. این را دیوید لیدمن متخصص رفتار انسانها بیان می کند. در واقع حق با اوسـت. چندین مطالعه دیگر نشان داده کـه در مـعـرض قـرار گـرفـتن مکرر با هر محرک خاص ما را نسبت به آن محرک علاقه مند تر می گرداند. (تنها زمانی این نظریه صدق نمی کنـد کـه واکنش اولیه ما به آن محرک منفی باشد).
بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کناره گیـر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید. در عوض به دنبـال بهانه های فراوان برای آنکه وقت خود را با وی بگذرانید باشید.
اکنون حواستان را کاملا جمع کنید چون این مرحله زیرکانه بوده و احتیاج به مهارت دارد. درست زمانی که مطمئن شدید که او را مجذوب خود کرده و محبوب گشته اید به تدریج معاشرت خود را کاهش داده و کمتر در دسترس قرار گیرید و این کـار را تـا زمانی کـه وی دیگر شما را دیگر ملاقات نکرده و نبینـد ادامه دهید. شـما هم اکنون "قانون کمـیابی" را بطور مؤثر بکار گماردید. همه ما واقف هستیم که: مردم خـواهـان چیزهایی هستـند که نمیتوانند داشته باشند.
همیشه در دسترس بودن شـما سبب کاهـش ارزش و شـان شما می گردد. برای مثال هـرگـاه پـایتان را از در خانه بیرون بگذارید و با توده عظیمی از الماس بروی زمین روبرو گردید، کم کم برایتان عادی شده و دیگر آنها را بچشم سنگهای گرانبها و ارزشمند نخواهید نگریست. این قانون کمیابی است که سبب میشـود بـیشتر طالب آنها گردید.
با آنان باشید و سپس کمیاب گردید و مشاهده خواهید کرد محبوب تر می شوید. ما مرتبا در مورد مسایلی چون شور و اشتیاق، جـاذبـه جـنـسـی و عـشـق صحبت به میان میاوریم اما به "شباهت ها" اشاره ای نمی کنیم . بـایـد آگـاه باشیم افراد با خصوصیات متضاد در بلـنـد مـدت جـذب یـکدیـگر نـمی شوند.
ما همواره در جستجوی شباهتها میان خود و شریک زندگیمان می بـاشیم. اغـلب ما بـا گـشـتـن و مـعـاشرت با دوستانی که مورد علاقه مان نمی باشند ترس داریـم پس چـرا با مـعشـوق خود چنین کنیم؟ علاقمند بودن و دوست داشتن کسی بسیار مهم تر از آن است که ما عاشق آن فرد باشیم. تنـها شباهت های اخلاقی و شخصیتی ما نیست که حائز اهمیت می باشد. هرگاه شما با فردی کـه از لـحاظ ظاهـر شبـیـه شـما باشد آشنا گردید، احتمال آنکه وی شیفته و دلباخته شما گردد 4 برابر بیشتر می باشد.
_ کار دلپسندی برایش انجام ندهید.... بـگذاریـد او برایتان کارهای دلپسندی انجام دهد
هرگاه شما کار پـسـنـدیـده ای بـرای شـخـصی انجام دهید، از دو جهت احساس خوبی خواهید داشت : احـساس خـوشـنودی از خـودتان و صمیمیت با فردی که شما اندکی با عملتان لوسش کرده اید.
ما معمولا بمنظور توجیه زحمات و یا هزینه هایی که صرف فرد مورد نظر کرده ایم در شایستگی و استحقاق وی مبالغه وخیالپردازی میکنیم. سـرانجام آنکه:ما آن فرد را بیشتر دوست خواهیم داشت.هرگاه شخصی برای ما کار پسندیده ای انجام میدهد، خوشنود میگردیم.
اما در کنار آن احساسات ناخوشایند دیگری نیز تظاهر خواهند کرد. گاه غرق در هیجانات می شویم.
در تـنگنا قرار می گیریم که مانند همان فرد بامعرفت که آن لطف را در حق شما کرده عمل نماییم یعنی آنکه لطفش را جبران کنیم. و حتی زمانیکه آن عمـل نـیک از سوی شخصی صورت می گـیـرد کـه شـما علاقه وافری به وی داشته اما نسبت به احساسش نسبت به خودتان مردد هستید، مسئله بسیار بغرنج تر میگردد. متوجه منظورم می شـوید؟ هنگامی که ما شیفته و شیدای شخصی می شویم، ناگزیریم برای او کارهای لطف آمیزی انجام دهیم.اما بهتر آنست اجازه دهید او شما را لوس کند.
_ به او نگاه کنید...
زیـک روبیـن روانـشـنـاس دانشگاه هاروارد مطالعه ای را صورت داد تا دریابد آیا قادر است عشق را بطور علمی توسط ضبط مدت زمانی که دو عاشق بیکدیگر چشم دوختـه انـد، مورد اندازه گیری قرار دهد. وی دریافت که دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر می بـاشند 75 درصد از زمانی را که گفتگو می کنند، به همدیگر نگاه می کنند. و هـنـگـامی که فرد ناخوانده ای به میان صحبتشان وارد میگردد آهسته تر روی از یکدیگر برمی گـردانـنـد. در گـفـتـگوهـای معمولی افراد 30 تا 60 درصد از وقت را به نگاه کردن به یـکدیـگر اخـتـصـاص می دهند.
اهمیت مقیاس روبین واضح می باشد : احتمال آنکه بگوییم دو فرد تا چه میزان عاشـق و دلبـاخته یـکدیـگر هستند را می تـوان بـا انـدازه گیـری مـدت زمـانـی کـه آن دو عاشقانه به یکدیگر زل می زنند تخمین زد.
برخـی روانـکاوان از آن در حین مشاوره برای آنکه دریابند تا چه اندازه زوجین به یکدیگر علاقه و عشق دارند سود می برند. هـمچنین این موضوع اطلاعات سودمند زیادی را بـرای آنـکه بـخواهید شخصی دلباخته شما گردد در اختیارتان قرار میدهد. اینگونه که: هرگاه به شخصی که دوسـتـش می دارید در حین گفتگو 75 درصد از زمان به وی نگاه کنید. با این کار مغز آن فرد را فریب میـدهید. مـغز آن شخص آخرین باری که فردی تا این اندازه به او نـگـاه کـرده را بـخاطر آورده و تـحلـیـلش از این نگاه طولانی، وجود عشق و علاقه خواهد بود.
در نتیجه این طـور مـی انـدیـشد که عاشق شما است و مغزش شروع به ترشح فنیل اتیلامین (PEA) می کند. ایـن مـاده از خانواده آمفی تامین ها میباشند که توسط سیستم عصبی ترشح میگردد.هنگامی که ما عاشق میشویم PEA همان عاملی است که سبب تعریق کف دستان، احساس دل آشوبی، و افزایش ضربان قلب میشود.هر چه شخصی که شما خواهانش میباشد PEA بیشتری بدرون جریان خونش جاری گردد احتمال آنکه او دلـبـاخـتـه شـمـا گـردد افـزایـش میـیابد.
زمانی که شما نمی توانید صادقانه فردی فرد بی رغبـتـی را وابسته خود کنید، بکارگیری این تکنیک تولید PEA را کاملا میسر خواهد نمود. امتحان کنید.مطمئن هستم از نتیجه کار خود شگفت زده خواهید شد. زمـانـی کـه بـا شخصی هستید به وی حس عاشق بودن را القا کنید و اینکه او سـرانـجـام بـاورش شـود که عاشق شما است، زیاد بطول نخواهد انجامید.
_ روی برنگردانید...
دیـگر یـافته های تعیین کننده در تحقیقات روبین : اگر فردی بـه زن و شوهری که در حـال گفتگو هستند، ملحق گردد، مدت زمان زیادی طول می کـشـد تـا نگاه آن زوج از یکدیگر منحرف شده و به نفر سوم برگردانده شود. باز هرگاه این عمل را با شـخصـی کـه هنوز دلباخته شما نگشته بکار بندید، به او طوری القا میکنید کـه گویی دلبـاخته شماست و باعث سرازیر گشتن مقدار بـیـشـتـری PEA داخـل جریان خونش می شـوید.
لئیل لونـز، مـتخصص روابط انسانها، این تکنیک را "چشمان آب نباتی" نـام نـهـاده. چشمانتان را به چشمان فردی که دوستش می دارید قفل نموده و ثابت در همان حالت نگه دارید. حتی زمانی که او صحبتـش پـایـان یـافـت و یا آنکه شخص دیـگـری به شما مـلـحـق شد، روی برنگردانید. وقتی سرانجام خـواسـتـیـد چشمانتان را از چشمانش برگردانید (پس از 4-3 ثانیه) آن کار را با بی میلی و آهستگی انجام دهید دقیقا مانند آنکه توسط یک آب نبات به یکدیگر چسبیده اید. شاید این تکنیک زیاد سودمند به نظر نرسد ولی باور کنید هرگاه بطور صحیح صورت گیرد از تعجب نفس شما را بند خواهد آورد.
اگرآنقدر کمرو و خجالتی می باشید که قادر نیستید مستقیما به چشمها خیره شـویـد از تکنیک آب نـبـات صـرف نظر کرده و از این روش استفاده نمایید.بفردی که وارد گفتگوی شما شده روی برگردانده اما به محض آنکه سخنان آن فرد پایان یافت، بـه سرعت چشمانتان را به سمت شخص مورد علاقه خود بازگردانید. این یک حرکت بررسی کنـنده است. شما میـخواهید واکنش وی را از آنچه گوینده بیان داشته مورد بررسی قرار داده و بـه وی تفهیم کنید که بیش از آن فرد به او علاقه مند هستید.
_ از علم مردمک سنجی کمک بگیرید...
ما هـمگی با حالت چشمها پیش از خواب آشنا هستیم وقتی بـه آنها مینگریم نگاهـی خمارآلود است. شما تنها به یک چیز برای ایجاد حالت چشمان پیش از خواب نیاز دارید: مردمک های بزرگ و متسع. بر طبق علم مردمک سنجی این عاملی اسـت کـه هـمه ما به آن پاسخ می دهیـم. شـما قادر نیستید مردمک چشم خود را آگاهانه کنترل کنید (به همین خاطر است که می گویند چشمها هیچگاه دروغ نمیگویند).
اما شما می توانـیـد با ایجاد شرایط مناسب حالت مردمک منبسط را پدید آورده و به نتیجه دلخواه بـرسید. ابتدا نور را کاهش دهید. هـرگاه میـزان روشـنـایـی و نـور مـحیـط کاهـش یابد مردمک چشمها متسع میگردند. به همین خاطر است که استفاده از نور شمع و یا کلیدهای کاهنده نور چراغها در رستورانهای رمانتیک ضروری میباشد. تنها با ملایم کردن و کاهش نور نیست که چهره ما جذاب تر بنظر میرسند، مردمکهای منبسط نیز سودمند هستند.
دانشمندان 2 تصویر از یک زن را به مردان نشان دادند. هر دو تصویر یکسان و مشابه بود یکی از دو تصویر طوری دستکاری شده بود که مـردمک چشـمـها بـزرگـتـر بـنـظر بـرسنـد. زمانی که تصویر دستکاری شده را نشان مردان دادند، آنهـا زن را در تـصـویـر دسـتـکاری شده، 2 برابر جذابتر از تصویر واقـعـیـش تـشـخیـص دادنـد. بـروی چهره مردان نیز آزمایش مـشـابـهـی صـورت گـرفـت و بـه زنـان نـشـان داده شـد و نـتایج مشابهی حاصل گشت. همچنین هنگامی که ما به چیزی علاقه داریم و دوستش می داریم می نگریم، مـردمک چشمانمان باز بزرگتر و متسع می شوند.
این را نیز می تـوان تـوسـط تـصـاویـر به اثبات رساند. این بار پژوهشگران تصویر یک زن زیبا را میـان تـعداد زیـادی از تـصـاویر معمولی و پیش پا افتاده قرار دادند سپس تغییر اندازه مـردمـک چـشمهای مردان حین مشاهده آن تصاویر را مورد بررسی قرار دادند. بدون اسـتـثـنـا مـردمـک چـشـمهـای مردان بروی تصویر مورد نظر منبسط می گشت. این یعنی که هرگـاه شـمـا شـدیدا مجذوب شخصی شده باشید باید تا حالا مردمک چشمانتان مانند حفره های سیاه متسع و بزرگ شده باشد!!
دلگرم
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: سه شنبه 92/10/24
- زمان: سه شنبه 92/10/24
سلام به همه ی دوستای گلم
با توجه به اینکه پر بازدید کننده ترین و پر مخاطب ترین پست این پست بوده و خیلی ها از این
متن خوششون اومده این متن رو دوباره توی وبلاگ گذاشتم.
روز اول: یعنی خیلی نامردین اگه نظر نذارین!!!
پسر: سلام
دختر: سلام
پسر : چطوری؟
دختر: بد نیستم مرسی.
هفته اول:
پسر : سلام
دختر: علیک سلام
پسر : چطوری؟
دختر: بد نیستم مرسی. تو چطوری؟
هفته دوم:
پسر : سلام
دختر: علیک سلام. چطوری؟
پسر : قربانت. بد نیستم . تو چطوری؟
دختر: مرسی....خوبم.
هفته سوم:
دختر: سلام
پسر : سلام . چطوری؟ خوبی؟
دختر: مرسی خوبم . خیلی خوبم . و یک نگاه معنی دار به پسر
هفته چهارم:
دختر: سلام عزیزم . چطوری ؟ خوبی ؟
پسر : سلام عزیز دلم . مرسی . بد نیستم . تو چطوری؟
دختر: مرسی . میدونی؟ یه چیزی می خوام بهت بگم . نمی دونم الان بگم یا بعد؟
پسر : بگو عزیز.
دختر: نه........حالا زوده..... باشه بعد
.
هفته پنجم:
دختر: سلام عزیزم . چیزی که دفعه پیش می خواستم بهت بگم این بود که دوستت دارم ......عاشقتم.....زندگی بدون تو برام هیچ معنی نداره . تمام آینده خودمو با تو می بینم . اگه تو نباشی زندگی برام هیچه!!!!!
...
هفته ششم:
...
پسر : امروز یه دختر از تو خیابون اومد ازم آدرس پرسید. منم....
دختر: دیگه چی؟ دلمو شکستی! تو که می دونی من چقدر حسودم!چرا این کارو کردی؟
پسر : من که کاری نکردم....فقط جواب سوا لشو دادم !
دختر: یه قول به من میدی؟
پسر : آره!
دختر: قول بده دیگه با هیچ دختری ترف نزنی!
پسر : باشه عزیزم . قول میدم!!!
......
روابط صمیمی و رمانتیک ونه (...........) ادامه دارد .
......
ماه هجدهم:
دختر: برام خواستگار اومده!!
پسر : غلط کرده.....
دختر: چرا؟ خوب طوری که نیست . اونم بالاخره آدمه!!
پسر : تو چه جوابی بهش دادی؟؟؟
دختر: هنوز هیچی!!!
پسر : ما کلی قرارمدار با هم داشتیم!! حالا می خوای اونو بذاریش جای من؟؟؟؟
دختر: یه چیزی رو می دونی؟ اون هیچ وقت نمی تونه جای تو رو بگیره!
پسر : من چیکار کنم؟
دختر:نمی دونم! فقط به من فکر نکن! من اگه بدونم تو به من فکر می کنی یه آب خوش از گلوم پایین نمی ره!!! ببین... برو زودتر زن بگیر!!!
پسر : حسودیت نمی شه!
دختر: نمی دونم! چرادیگه از اینکه تو رو با یه دختره دیگه می بینم حسودیم نمی شه!!!
پسر : ( در فکر و خیا لش) : من میدونم چرا!!!
....... بعدش مدتی پسر ازخاطرات خوش گذشته می گه و دختر هم برای خالی نبودن عریضه
سنت آبغوره گیری رو اجرا می کنه!
دوران خوش دختر و دوران تحول پسر شروع میشه!!... و خلاصه دید پسر نسبت به دختر
عوض می شه! قلبش نسبت به کلماتی از قبیل دوستت دارم. عاشقتم. زندگی بدون توهیچه.
و بقیه کلمات زیبا ولی پوچ اینطوری مقاوم می شه...
سبک زندگیش عوض می شه ! و خیلی تحولات دیگه...!
********************
حالا اگه در آینده مورد مشابهی براش پیش بیاد...
روز اول:
پسر : سلام
دختر: سلام
پسر : میای خونمون!
دختر: نه!
پسر : مگه به من اعتماد نداری؟
دختر: چرا ولی...خوووووب!!!
............
در اینجا پسر مراسمی موسوم به مخ زنی رو انجام میده و البته موفق هم می شه (علت موفقیتش بلد بودن انبوهی ترفای پوچ و صد من یه غازه که به تازگی از دختر یاد گرفته
و برای مخ زنی کاربرد بسیار داره!)
....
پسر : تو که می دونی من چقدر دوستت دارم!
دختر: آره.....ولی ..... آخه....
پسر : من قول می دم برای خواستگاری بیام و بگیرمت!!
دختر: جدی می گی؟( و قند توی دلش آب می شه )
پسر : آره عزیزم . زندگی بدون تو برام معنی نداره
دختر: جدی؟ ( این دفه با یک نگاه عاشقانه تر)
پسر : آره قربونت برم.( با یک نگاه عاقل اندر سفیه به دختر)
یواش یواش دل دخترنرم می شه و بالاخره رضایت میده!....
پسر: پس بریم !
عصر همان روز:
زیییینگ........زیییینگ.......
پسر که بعد از رفتن دختر نه خواب عمیقی فرو رفته بود!!در حالیکه خسته است با زحمت و غر غر گوشی تلفن رو برمی داره!
پسر : بله . بفرمایید .
دختر: سلام
پسر : سلام. چطوری؟
دختر: باهات کار دارم!
پسر : تو که یه ساعت نیست از اینجا رفتی!؟
دختر: می خوام دوباره ببینمت!!! فردا بیام خونتون؟!!!
پسر : ( در حالی که موفقیت بزرگی کسب کرده) چرا که نه؟
بای بای
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: دوشنبه 92/8/27
- زمان: دوشنبه 92/8/27
عشق یا هوس؟ سؤالی که قدمتی به اندازه خود عشق دارد و همیشه یکی از دغدغه های فکری افراد بوده است؛ مثلا اینکه وقتی کسی به ما ابراز عشق می کند آیا واقعا دوستمان داردیا تنها از سر هوس و تمایلی که به جنس مخالف دارد از کنار ما بودن لذت می برد؟
احتمالا شما هم زیاد شنیده اید که دو نفر با عشق ازدواج کرده اند اما بعد از مدت کوتاهی کارشان به طلاق کشیده است و هرچه محبت داشته اند زیر پا له کرده اند؛ اما اشتباه نکنید عشق نمی تواند به این سرعت و تنها در یک مدت کوتاه از بین برود.
بدون شک آنچه در این ازدواج ها عشق نامیده اند تنها هوسی زودگذر بوده که در ابتدا با ظاهر عشق خود را نمایان کرده است. اما واقعا چطور می توان مرز میان عشق و هوس را مشخص کرد. مسلما کار راحتی نیست اما ناممکن هم نیست. در اینجا سعی کرده ایم تفاوت های عشق و هوس را در سه رکن اصلی رابطه از زبان شری و باب استرتف(زوج روانشناس مشهور) برای تشخیص عشق واقعی برای تان بیان کنیم تا شاید بتوانید این دو را کمی از هم تشخیص دهید.
روش های تشخیص عشق و هوس
عشق
عمیق است و غیرقابل توصیف و تمایلی تمام ناشدنی به سمت معشوق است تا جایی که می توان آن را از دوست داشتن متمایز کرد. برای عاشق حالت ها و لذت های خودش مهم نیست بلکه تنها به دنبال تامین خواست معشوق است. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود و عاشق هیچ گاه خود را حقیر نمی بیند.
هوس
احساسی است که خیلی از اوقات در نگاه اول با عشق اشتباه گرفته می شود در حالی که تنها یک احساس ناگهانی و زودگذر نسبت به کسی است که شاید فرد او را به خوبی نشناسد. این احساس با عشق اشتباه گرفته می شود چراکه به شدت فرد را جذب می کند در حالی که محور آن چیزی جز لذت نیست.
درباره آینده حرف?می?زند یا عشق؟
وقتی عشق است
او می تواند به راحتی با شما درمورد مسائل زندگی مثل مسائل مالی، بچه ها و چیزهایی که او را می ترساند با شما صحبت کند چراکه برای او مهم ترین هدف پیش بردن زندگی و بهبود آن به همراه شماست.
او می تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
او با شما کاملا صادق و راحت است و می تواند به آسودگی در مورد احساساتش صحبت کند.
وقتی هوس است
او چیز زیادی درمورد شما نمی داند تنها از رنگ مورد علاقه تان اطلاع دارد و می داند در چه رشته ای تحصیل کرده اید. بیشتر اوقات هم از پرسیدن سؤالات عمیق درمورد شما طفره می رود از ترس اینکه مبادا جواب خوبی به او ندهید یا چیزهایی بفهمد که به سلاحش نیست.
او کمتر با شما درمورد احساساتش صحبت می کند و از شما هم چندان توقع ندارد که احساسات زیادی نشان دهید. همچنین سعی می کند تا حد ممکن هیچ بحثی بین شما پیش نیاید تا مبادا دلخوری و رنجشی پیش بیاید. اگر خطایی از یکی از شما سر بزند هیچ کدام چندان تمایل ندارید که دیگری را ببخشید.
پشت شما می?ایستد یا فرار می?کند؟
وقتی عشق است
در تمام بحران ها محکم پشت شما می ایستد و برایش مهم نیست که این ایستادگی می تواند چه عواقبی را به بار آورد.او حاضر است از خواسته خود بگذرد و خود را قربانی کند تا بتواند شما را خوشحال کند.
او کاملا فردی قابل اعتماد و صادق است که هیچ رازی را از شما پنهان نمی کند و به قول معروف دلش صاف است و حرف و دلش یکی است. او سعی می کند خود را به لحاظ احساسی، جسمانی و ذهنی کاملا با شما هماهنگ کند.او همان قدر که یک عاشق شما را ستایش می کند، دوست خوبی هم برای تان است.
وقتی هوس است
وقتی اوضاع کمی سخت شود او هم ترجیح می دهد به جای اینکه خودش را جلو بیندازد فرار را برقرار ترجیح دهد.او نشان داده است که خیلی قابل اطمینان نیست و شما بهتر است به جای اینکه به او امید ببندید خودتان از پس کارهای تان بربیایید.
او گاهی به شما دروغ هایی می گوید مثلا درمورد اینکه کجا بوده است، پنهان کاری می کند یا دروغ می گوید و تنها زمانی حاضر به گفتن حقیقت می شود که شما مچش را بگیرید.
صمیمیت بین شما آنقدرها زیاد نیست و او تنها کمی نسبت به شما کشش جسمانی دارد، از طرف دیگر بیشتر جمع های دونفره تان به خنده و مسخره بازی می گذرد.او در موقعیت های متعدد ثابت کرده است که اصلا شخصیت قابل اعتمادی نیست.
شما را برای خودتان می?خواهد یا برای خودش؟
وقتی عشق است
او تمام ایرادها و عیب های شما را به خوبی می بیند ولی می تواند به راحتی آنها را قبول کند و مشکلی با آنها نداشته باشد.
او پشتیبان خوبی برای شماست و می تواند مشوق فعالیت های شما در زمینه های موردعلاقه تان باشد. او شما را تشویق می کند که برای خودتان هویتی مستقل داشته باشید.
او برای گوش کردن به حرف های شما وقت می گذارد و سعی می کند آنها را درک کند و از نقطه نظر شما هم به مسائل نگاه کند.
وقتی هوس است
او و شما در مقابل دیگران به راحتی از یکدیگر انتقاد می کنید و ایرادهای همدیگر را به رخ می کشید.
او آن چنان که باید به شما فضا نمی دهد که بتوانید به فعالیت های موردعلاقه تان بپردازید.
خودش چندان به زندگی دور از شما علاقه ای ندارد و ترجیح می دهد تمام دقایق روز را در کنار شما باشد.سعی می کند کاری کند که شما به سبک و با استانداردهای او زندگی کنید؛ حتی دوست دارد به شما شکل دهد تا همان کسی شوید که او می خواهد و هویتی داشته باشید که او دوست دارد.
روش های تشخیص عشق و هوس
زبان بدن مردان عاشق
رفتار شماره یک:
وقتی چشم در چشم می شوید او کمی سرش را به سمت راست یا چپ کج می کند.
کج کردن سر یک حرکت کاملا ناخودآگاه در مردان است که وقتی نسبت به زنی احساس نزدیکی می کنند از خود نشان می دهند. این حرکت و ژست را زمانی مردها نشان می دهند که به زنی علاقه مند شده اند ولی خودشان این شجاعت را ندارند که جلو بروند و علاقه شان را ابراز کنند و از زن خواستگاری کنند. درواقع او با کج کردن سر، خود را آسیب پذیر نشان می دهد تا بتواند دردسترس تر باشد یا شاید می خواهد خود را مجذوب تر نشان دهد.
رفتار شماره 2:
اگر زمانی به شما نگاه می کند خیلی سریع شانه هایش را به سمت بالا جمع می کند و به سمت جلو می دهد.
در این حالت احتمالا شما حرکتی انجام داده اید که او توجهش به سمت شما جلب شده است. وقتی مردی رفتارهای یک زن را تحسین می کند و او را مورد مناسبی برای ازدواج می داند کاملا ناخودآگاه شانه هایش را به سمت جلو می آورد و جمع می کند.
این حرکت در مردان نشان دهنده محبت عمیقی است که در دل داشته و دوست دارند به نوعی آن را ابراز کنند، حتی در زندگی زناشویی هم وقتی مردی از همسرش حرکتی تحسین آمیز می بیند، ولی غرورش اجازه نمی دهد آن را ابراز کند شانه هایش را به سمت جلو جمع می کند (شبیه آغوش کشیدن)، در این مواقع می توانید برای خوشحال کردن همسرتان، شما هم به طور کلامی علاقه خود را به او نشان دهید.
نکته مهم
یک عاشق می تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: دوشنبه 92/8/13
- زمان: دوشنبه 92/8/13
چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.
آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم شکایت از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می کرد. او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.
روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را ریخته بودند و هر یک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت...
بچه ها، ببینید؛ همه شما لیوان های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی میز مانده اند.
دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند و استاد حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی که شما واقعا می خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود. زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.
البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس، از حالا به بعد تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه چشم هایتان را بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.»
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: یکشنبه 92/7/7
- زمان: یکشنبه 92/7/7
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: پنج شنبه 92/7/4
- زمان: پنج شنبه 92/7/4
بهتون پیشنهاد میکنم حتـــــــــــما این عکس رو تا اخرش ببینید...
خیلی خیلی خیلی قشنگه!!
اگه خوشت اومد نظر بذار و بگو...
- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: جمعه 92/6/15
- زمان: جمعه 92/6/15
توجه داشته باشین که این رفتارها رو با کسی که میخواهید لباس عروسی پوشیده کنارش عکس بندازین داشته باشین ! در غیر این صورت من هیچ مسئولیتی نمیپذیرم اگر همه شهر بیان و پشت ِ درِ خونتون بَست بنشینن!
اصل اول -سر سنگین باشین : لطفا برای جلب توجه سوژه مورد نظر زمانی که اون دور و بر هست ،بلند بلند نخندید! حرکات ژانگولر انجام ندین ! خودتون رو زمین نندازین که بیاد بلندتون کنه ! دوستتون رو هل ندین که مثلا شوخی قبیله ای بود! با موبایل حرف میزنید فحش ندید ! و در یک کلمه آدم باشین!
اصل دوم-بی محلی کنین : طبق اصل "ناز و نیاز" اگر ناز داشته باشین ، اون احساس نیاز میکنه و برعکس . وقتی جایی وارد میشید که سوژه هست ، ترجیحا بذارید اون اول سلام کنه! اگر نکرد ، شما هم بروی خودتون نیارید. وقتی بالاخره بعد از چند دقیقه یا چند ساعت! روش کم شد و آمد جلو حال و احوال ! متجب بنشین و وانمود کنین که اصلا متوجه حضورش نبودین !
اصل سوم -مودب باشید: این اصل نه تنها با دو تا اصل بالا در تناقض نیست ، بلکه مکملشون هم هست . زمان صحبت با سوژه مورد نظر مودبانه ترین جملاتی رو که بلدین بکار ببرین .
تبصره : اگر مودبانه ترین حال و احوالتون " سلام خره " ست ! لطف کنین و در اسرع وقت یک فزهنگ معین بخرین و کمی تمرین فرهنگ کنین!
اصل چهارم - مرتب و آراسته باشید : تو پست مصاحبه گفتم که چقدر آراستگی مهمه . اینجا به مراتب اهمیتش بیشتر میشه. همتون میدونین که عقل مردها به چشمشونه . البته نصفش ! نه همش ... اون نصفه دیگه توو شکمشونه که راه های جذب خاص خودش رو داره . بعدا میگم.
آها... مهم نیست چیزی که میپوشید گرون باشه ، مهم اینه که شیک باشه و به شما بیاد. در عنفوان جوانی فندق خبری از این مارک های جور و اجور نبود. چند تا مارک بود که خدا تومن پول میدادیم برای یک تیکه اش . اما الان به لطف کیف و کفشهای ورساچه و شانل 20 -25 تومنی توو بازار میشه مرتب و شیک بود. حالا اون الان نمیاد چک کنه کیفتون مال مزون دو پاریسه یا مغازه های میدون ونک.
اصل پنجم - خوشبو باشید : اگر بدونید این بوی خوب چه میکنه ! حتی پیامبر میگه من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم. نماز و زن و عطر رو . خوب همه مردها در دو تا موردآخر با پیامبر هم عقیده ان. اون اولیش رو هم میرن با خدا حل میکنن. اما لطفا خوشبو باشید و در ضمن بلد باشید چه عطری مال کجاست . یک عطر گرم و شیرینِ گوچی رو سرِ ظهر تابستون نزنین که طرف تهوع بگیره و شما هم دلتون خوش باشه با کلاسین . عطر شناسی یاد بگیرین!
اصل ششم - به اندازه آرایش کنین : معمولا توو اون دوران جَو خوشگلی همه رو خفه میکنه و در حد خفگی و مرگ آرایش میکنن. اگر همیشه بشه آرایش داشت خب عیب نداره ، اما این فکر رو هم بکنین که ممکنه اتفاقی بیفته که نشه آرایش کنین . مثلا خدای نکرده برای یکی از نزدیکان شما و یا اون اتفاقی بیفته و تو مراسم ختم هم رو ببینین و یا مریض بشین و از این چیزها ... یک حدی از آرایش داشته باشین که اگر بدون اون دید بشناستون ! (مردها زنی که رو که بدون آرایش زیبا باشه ترجیح میدن ! حتی اگر هیچ وقت نگن ! )
اصل هفتم - سیریش نباشید: لطفا مثل چسبک نچسبید. اگر به مردها فضا بدین اون ها راحت تر میتونن روی شما فکر کنن. مردها از زنی که هر روز چند بار زنگ بزنه ، حتی برای احوالپرسی، بیزارن . و در ضمن خیلی بهتر از من و شما مفهوم این احوال پرسی ها رو میدونن. پس لطفا دندون سر جیگر بذارین . درست میشه !
اصل هشتم - فضول نباشین : اگر کارهای بالا رو درست انجام داده باشید میرسین به جایی که اون کم کم باهاتون سر صحبت رو باز میکنه و حرف میزنه . لطفا وقتی داره از خاطراتش میگه فضولی نکنین .راجع به دوست دختزهاش ، خانواده اش ، در آمدش . بگذارین خودش کم کم میگه. و در ضمن جو گیر هم نشین و برای اینکه به خیال خودتون به اون بفهمونین که چقدر متفاوته براتون از دوست پسرهای قبلیتون بد بگین. گاهی اوقات زبان در کام کشیدن و به عبارتی "خفه شدن " بیشترین تاثیر رو داره!
اصل نهم - برین لباساتون رو بپوشین دارن میان خواستگاری . فقط لطفا خرابکاری نکین تا بهتون بگم چکار باید کرد که اونجا هم به خیر و خوشی بگذره !
مدیونین اگه خوشتون بیاد و نظر نذارین!!!
اخرین مطالب
کد لیست آخرین مطالب پارسی بلاگ