سفارش تبلیغ
صبا ویژن





چطور رضایت والدین مخالف را برای ازدواج جلب کنیم؟

  • نویسنده: ملیکا
  • تاریخ: یکشنبه 93/5/12
  • زمان: یکشنبه 93/5/12
مخالفت پدرومادرها بیشتر شده
به تازگی یعنی طی چند سال اخیر که ارتباط. دختر و پسر و زوجین قبل از ازدواج برای آشنایی بیشتر از طریق خودشان است یعنی از قالب سنتی بیرون آمده و بچه.ها بیشتر ترجیح می.دهند خودشان انتخاب.کننده فرد مناسب برای ازدواج باشند، می.توان گفت به همین نسبت مخالفت خانواده.ها بیشتر شده است. به.نظر من دلیلش این است که تا قبل از این، خانواده بود که برای ازدواج جوان، انتخاب می.کرد و تصمیم می.گرفت و در واقع نقش اصلی با پدر و مادر بوده و حتی گاهی اطرافیان یعنی خاله و عمو و عمه و... اما این روزها این نقش تغییر کرده.است و دیگر از طرف بچه.ها پدر و مادر جزو این بازی محسوب نمی.شوند یعنی مناسبات و ارزش.های بچه.ها در این سال.های اخیر تغییر کرده است، ما بارها از مراجعان خودمان می.شنویم که می.گویند چندان به خواستگاری.های سنتی تمایلی ندارند و دلیل این امر این است که از یک طرف بچه.ها متوجه شده.اند برای ازدواج نیاز به شناخت بیشتر دارند و از طرف دیگر هم احساس استقلال طلبی بیشتری می.کنند، در نتیجه در خانواده به.دلیل در مقابل هم قرار گرفتن دو تفکر متفاوت، اختلاف به.وجود می.آید. یکی تفکر سنتی پدر و مادر که جایگاه خود را به حق بسیار مهم می.دانند و خودشان را کاملا به.عنوان تصمیم.گیرنده می.شناسند و دیگری تفکر بچه.ها که می.گویند این زندگی ماست پس خودمان باید تصمیم بگیریم و در نهایت در خانواده بحث و جدل و شاید هم دعوا و درگیری پیش .آید. معمولا پدر و مادر در این شرایط احساس می.کنند کنار گذاشته.شده.اند و فرزندشان به آنها اهمیت چندانی نمی.دهد و از طرف دیگر هم نگران بچه.های.شان هستند، این نگرانی منجر به رفتارهایی می.شود که بچه.ها را از پدر و مادر دور می.کند و در واقع والدین به جای حل مسئله در احساسی.گیر می.کنند که من اسم آن را راه حل هیجان مدار (در مقابل راه.حل مسئله مدار)می.گذارم که سراسر عشق و علاقه. است اما چون با احساس و هیجان.شان می.خواهند مسئله را حل کنند متاسفانه نتایج مثبتی برایشان ندارد.


فرق پدرومادرها با دوستان
شاید والدین به این دلیل مخالفت می.کنند که اعتماد لازم نسبت به فرزندشان در آنها وجود ندارد. آن.ها نه تنها به بچه.های.شان اعتماد ندارند بلکه به تربیت خودشان و آنچه به فرزندشان یاد داده.اند نیز چندان اعتمادی ندارند چون به هر صورت بچه.ها نتیجه تربیت، رفتارها و آنچه ما به آنها انتقال داده.ایم هستند؛ وقتی پدر و مادری نگران انتخاب. فرزندان.شان در سنین ازدواج هستند، یعنی این.که به آن انتخاب.ها، به تربیتی که داشتند، به آن ارزش.ها و خوراک.های ذهنی که به او داده.اند چندان اعتماد ندارند، متاسفانه همین امر باعث شده.است که بین پدر و مادرها و بچه.ها فاصله بیفتد و آن.ها حرف یکدیگر را درک نکنند چون بچه.ها معمولا ترجیح می.دهند از سنین نوجوانی تا حدود 25 سالگی به جای خانواده بیشتر با دوستان.شان باشند و این به این دلیل است که دوستان، فرد را زیر سوال نمی.برند، نصیحت نمی.کنند، با کسی مقایسه نمی.کنند، به فرد از بالا به پایین نگاه نمی.کنند و روبه.روی فرد نمی.ایستند بلکه در کنار او هستند ولی پدر و مادر دقیقا برعکس هستند چون در اکثر مواقع، خودشان را در مقابل فرزند می.دانند و با او وارد مقابله و جنگ می.شوند، پدر و مادر نمی.توانند این نقش دوستی را برای فرزندشان بازی کنند.


 

این ازدواج.ها محکوم به شکست هستند؟


در کشور ما به دلیل سنت.هایی که وجود دارد اگر هنگام ازدواج یک خانواده یا هر دو خانواده مخالف باشند حتما در آینده این ازدواج، مشکلاتی به وجود خواهد آمد و اگر این مسئله، کدورت و مخالفت حل نشود همیشه همراه زوجین خواهد بود چون در ایران در حقیقت هنگام ازدواج دو قوم به هم اتصال پیدا می.کنند. وضعیت ما با کشورهای غربی کاملا متفاوت است یعنی روابط نزدیک.تر، پیچیده.تر و تاثیرگذارتر است. بنابراین به.طور طبیعی زوجی که در این شرایط قرار گرفته.اند یا باید کاملا از خانواده.های.شان کنار بکشند که کار خیلی سختی است .یا از این کشور مهاجرت کنند و به جای دیگری نقل مکان کنند. ولی این.ها راه حل فرار هستند یعنی مسئله سرجایش است و همیشه هم هست و به مرور به یک زخم کهنه تبدیل می.شود. بنابراین بهتر است قبل از ازدواج، قدم مثبتی برای این امر برداشته شود معمولا مشاوران ازدواج در این زمینه می.توانند خیلی کمک.کننده باشند چون راه.حل.هایی می.دهند که می.تواند درصورت همکاری پدر و مادر.ها مسئله حل شود و آن.قدر که فکر می.کنند پیچیده نباشد. 




مقابل بچه.ها نایستید
پدر و مادر چگونه می.توانند در مرحله.ای مثل ازدواج به جای جنگیدن و مخالفت، نقشی تاثیر.گذار داشته باشند؟ آنها باید یاد بگیرند چگونه با فرزندان.شان دوست باشند و کنار فرزند به.عنوان یک راهنما قرار بگیرند و شرایطی را فراهم کنند که فرزندشان بتواند تمام حرف.هایش را با آنها بزند و بتواند بدون ناراحتی، بدون خشم و کینه، بدون غرض و ترس به راحتی با والدینش حرف بزند و دلایل انتخابش را برای آنها بگوید. در اینجا ممکن است پدر و مادر نظرشان منفی باشد و به.گونه.ای دیگر فکر کنند، مسلما در اینجا، ایستادن در مقابل بچه.ها مشکلی را حل نمی.کند چون یا بچه.ها کار خودشان را می.کنند یا این قضیه تبدیل به یک مشکل بغرنجی با گره کور می.شود. راه حل این است که والدین در فضایی باز که بین خودشان و فرزندشان به.وجود آورده.اند موقعیتی را فراهم کنند که هم حرف.های فرزندشان را بشنوند و هم فرزندشان حرف.های آنها را بشنود. در حقیقت اگر پدر و مادر بلد باشند چگونه فضای گفت.وگو را در خانه ایجاد کنند یعنی در درجه اول پدرو.مادر پذیرش داشته.باشند و حرف.ها را بشنوند حتما فرزندان نیز به آنها این فرصت را می.دهند که حرف.های.شان را بزنند. باید این فضای گفت.وگو در خانه به.وجود بیاید چون هر مشکلی که در دنیا وجود داشته باشد با گفت.وگو می.توان آن را حل کرد در واقع هیچ مشکلی نیست که نتوان درباره آن صحبت کرد. وقتی پدر و مادر فضای گفت.وگو را در خانه به وجود بیاورند طبیعتا می.توانند به فرزندشان خوراک فکری داده و راه و چاه را به او نشان دهند.

 
وقتی پدر و مادر فضای گفت.وگو را در خانه به وجود بیاورند طبیعتا می.توانند به فرزندشان خوراک فکری داده و راه و چاه را به او نشان دهند



چه زمانی خانواده.ها راضی می.شوند؟
گاهی مخالفت خانواده.ای فقط به دلایل سطحی است یعنی بدون دلیل ایراد می.گیرند، یعنی همه چیز زوج، کاملا به هم می.خورد و حتی نظر مشاور نیز این است که این زوج می.توانند ازدواج موفقی داشته.باشند اما خانواده می.خواهند براساس احساسات و حتی گاهی غرض.ورزی مخالفت کنند مثل این.که من از این دختر خوشم نمی.آید! یا... در واقع آنها چون احساس می.کنند کنار گذاشته شده.اند وارد لجبازی می.شوند. به.طور طبیعی ما نباید به راحتی از انتخاب.های.مان بگذریم، یک .جاهایی هم باید ایستاد و جنگید. در این مواقع ممکن است پدر و .مادر وقتی ایستادگی فرزند را می.بینند به مرور قبول کنند و با موضوع کنار بیایند ولی این امر زمان می.خواهد. پیشنهاد من به زوجین این است که این زمان را به پدرو.مادر بدهند و یک.باره به سراغ کودتا نروند و سعی کنند اعتماد والدین.شان را در طول زمان جلب کنند. معمولا در 60 تا 70 درصد موارد این اتفاق می.افتد یعنی وقتی به پدرو.مادر زمان می.دهند و از راه.هایی استفاده می.کنند که اعتماد آنها را جلب کنند به مرور والدین راضی می.شوند.
 
چگونه از این سد عبور کنید
زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی.شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف.های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، شرایطی است که شما هر راهی را بروید به بن.بست می.خورید و باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدرو.مادر نیست، شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم.ها نمی.توانند خوب به مسئله نگاه کنند و خوب تصمیم بگیرند و با غرض به مسئله نگاه می.کنند. بنابراین دختر و پسر باید با درایت و صبوری صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد حالا این زمان ممکن است یک هفته دیگر، یک ماه دیگر یا حتی 2 سال دیگر باشد. در این.گونه موارد که والدین یک طرف یا هر دو طرف مخالف هستند مشورت با یک مشاور می.تواند خیلی مفید باشد تا هم از انتخاب خود اطمینان پیدا کنند و هم بفهمند آیا با توجه به شرایط خاص.شان صلاح است ادامه دهند یا نه؟ وهم اینکه با راه حل.های مفید آشنا شوند. اولین راه.حل این است که کم کم از اطرافیان کمک بگیرید کسی که می.تواند بی.غرض باشد و در عین حال روی پدرو.مادر شما تاثیرگذار باشد را وارد ماجرا کنید مثلا برادر یا خواهرتان یا...را با فرد انتخابی خود آشنا کنید، از آنجا که او از احساس پدر و مادر شما فاصله دارد می.تواند بهتر، موقعیت را ببیند و در این حالت وقتی پدر و مادر شما موافقت یک نفر دیگر به جز شما را در اطرافیان می.بینند کمی تحت.تاثیر قرار گرفته و شاید متوجه اشتباه خود بشوند. 


 

در آرامش حرف بزنید
راه.حل دیگر این است که به مرور زمان در برخی از روزها و گاهی با یکی از پدر یا مادر نه هر دو با هم از احساس.تان صحبت کنید سعی کنید در این صحبت.ها فضا را کاملا آرام نگه دارید تا به دور از فضای هیجانی در مورد خودتان، در مورد آن فرد، در مورد احساس.تان، در مورد انتخاب.تان و حتی در مورد این.که احساس و نگرانی پدر و مادر را درک می.کنید با آنها صحبت کنید. خیلی از اوقات یکی از دلایل اصلی که مشکل بین بچه.ها و پدر و مادر حل نمی.شود به این دلیل است که بچه.ها هم در آن فضای هیجانی قرار می.گیرند، یعنی وقتی پدر و مادر به هر طریق مخالفت خود را اعلام می.کنند آنها نیز برخورد نامناسبی مثل قهر یا دعوا می.کنند. پیشنهاد من این است که حفظ آرامش و رفتار مناسب و آرام در یک زمان مناسب بهترین راه.حل است. وقتی پدر شما آرام است بهتر به حرف.های شما گوش می.دهد. البته توجه کنید باید صحبت خود را با این شروع کنید که او و نگرانی.اش را درک می.کنید و به پدر یا ماد.ر خود بفهمانید که کاملا تمام احساسات او را می.فهمید تا راه را برای گفت.وگو باز کنید.
 
وقتی با مخالفت شدید خانواده مواجه هستید..
در اینجا دو راه دارید یا اینکه تسلیم شوید و انتخاب خود را کنار بگذارید و قبول کنید نمی.شود یا اینکه با ایستادگی به این سمت بروید که من انتخابم را کرده.ام و می.خواهم پای آن بایستم یعنی آن.قدر از انتخاب خود مطمئن هستید! اما باید بدانید که این مطمئن بودن پارامترهایی دارد یعنی تنها یک احساس و عشق نیست مثل این.که شما طرف مقابل.تان را به لحاظ خانوادگی، تحصیلات، ظاهر، شخصیت و...قبول کرده.اید و تنها مورد، همین مخالفت والدین است که یک پارامتر تاثیر.گذار است. ایستادگی شما در اینجا یا مشکل را حل می.کند یا اینکه شما مجبور می.شوید به زندگی خود ادامه دهید اما باید بدانید این مخالفت در بخش.های مختلف زندگی شما خود را نشان می.دهد، از زمان خواستگاری تا مراسم عروسی و رفت.وآمد.ها و... و مسلما تبعات آن در زندگی شما همیشه وجود خواهد داشت.




در این موارد مخالفت خانواده.ها را جدی بگیرید
وقتی 2 نفر خانواده.هایی با اعتقادات مذهبی متفاوت دارند، مثل اینکه یک خانواده کاملا غیرمذهبی و خانواده دیگر کاملا مذهبی است، در این صورت وقتی خانواده.ها با هم روبه.رو می.شوند احتمالا اتفاقات مختلفی خواهد افتاد. در اینگونه ازدواج.ها احتمالا بعدها مشکلات فراوانی پیش خواهد آمد و زوجین نمی.توانند بسیاری از رفتارها و عادت یکدیگر را قبول کنند. اینگونه تفاوت.ها خیلی تاثیر.گذار است تفاوت.هایی مثل اختلاف مالی فراوان خانواده.ها، اختلاف سنی زیاد و... همه مسائلی هستند که می.توانند در موفقیت ازدواج شما تاثیر بدی داشته.باشند، باید به.خوبی روی دلایل مخالفت پدر و مادرتان فکر کنید. اما می.توان گفت مسائلی مانند مسئله سربازی پسر، تحصیلات، .مسئله مالی، خانه و... مسائلی قابل حل هستند و طور طبیعی می.توان برای آنها راه حل پیدا کرد و مشکل غیرقابل حلی نیست.


وقتی مستقیم باید با مادر خواستگارتان صحبت کنید
گاهی پش می.آید که مخالفت خانواده خواستگار شما آن قدر زیاد است که تقریبا مسئله را غیرقابل حل می.کند تا حدی که خواستگار شما تصمیم می.گیرد ارتباط خود را با خانواده.اش قطع کند، در این مواقع این سوال پیش می.آید که باید این قطع ارتباط را به پای بی.وفایی گذاشت یا به پای عشق فراوان او نسبت به شما؟.! در این مواقع شما باید تشخیص دهید دلیل مخالفت خانواده او چیست. آیا برای این مخالفت خود دلایل قابل.قبولی دارند یا بیشتر به.دلیل غرض.ورزی با این ازدواج مشکل دارندو اصلا منطقی فکر نمی.کنند و شاید حتی قصدشان آزار و اذیت و لجبازی باشد. اگر حالت دوم باشد معمولا بچه.ها تصمیم می.گیرند رابطه.شان را با پدرو.مادر قطع کنند و شاید هم تصمیم چندان غلطی نباشد. البته نباید کانال ارتباطی شما با خانواده خواستگارتان فقط خود پسر باشد، شما به.عنوان یک دختر باید با خانواده او دیدار کنید و دلایل.شان برای مخالفت را از زبان خودشان بشنوید، احتمالا در این شرایط خانواده پسر، چندان تمایلی ندارند که شما را ببینند ولی اگر واقعا به درستی انتخاب خود اطمینان دارید باید بهای آن را بپردازید و با خانواده.ای که شما را دوست ندارند دیدار کنید، مثلا می.توانید یک جلسه حضوری با مادر آن پسر بگذارید و تمام حرف.های او را بشنوید و شما نیز حرف.های.تان را به او بزنید، وقتی این حرف.ها به.طور مستقیم زده نشود تبدیل به سوءتفاهم.ها و گره.های بزرگ می.شود. خیلی از مواقع وقتی 2 تا 3 بار این رودرویی صورت می.گیرد بسیاری از مشکلات حل می.شود یا حداقل کمی از بار هیجانی کم می.شود. در این صورت شما هم می.توانید از خودتان دفاع کنید و اگر اشتباه می.کنند آنها را از اشتباه در بیاورید و هم، چرایی خانواده او را از زبان خودشان بشنوید تا خودتان منطقی یا غیرمنطقی بودن مخالفت آنها را بفهمید. فقط مهم این است که در این صحبت.ها آرامش کامل داشته.باشید و نهایت شرم و فرو.تنی را رعایت کنید و با احترام تمام از خود دفاع کنید. حتما سعی کنید نظر موافق خانواده.ها را به.دست بیاورید تا در آینده در زندگی شما مشکلی پیش نیاید.


  

اگر پای خواستگار دومی درمیان بود
گاهی خانواده. شما مخالفت می.کنند چون شما غیر از این فرد، خواستگار دیگری نیز دارید و خانواده نسبت به آن خواستگار نظر مساعدتری دارند، در این صورت اول از همه شما با ذهنی کاملا باز، بررسی کنید که آیا آنها درست می.گویند و تمام جوانب را به درستی بررسی کنید. ببینید موارد. برتری خواستگار دیگر شما چیست. آیا در موضوعات تعیین.کننده است، مواردی چون پول و مقام جزو موارد تعیین.کننده نیست اما نوع شخصیت دو طرف می.تواند بسیار در موفقیت یک ازدواج تعیین.کننده باشد. در این موارد باید بسنجید آیا واقعا خواستگار انتخابی می.تواند شما را خوشبخت کند، سپس سعی کنید تمام دلایل خود را با پدرو مادرتان مطرح کنید، دلایل شما باید کاملا متقن و روشن باشد تا بفهمند انتخاب شما، انتخاب صحیح تری است. البته بهترین راه حل این است که شخص سومی را هم وارد این ماجرا کنید مثل یک مشاور یا خاله، یا برادر بزرگ.تر یا... تا دلایل شما را او برای پدر و مادرتان مطرح کند. حتی می.توانید با خواستگار دوم صحبت کنید و به او بگویید قصد ازدواج با او را ندارید.




اخرین مطالب

کد لیست آخرین مطالب پارسی بلاگ