- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: سه شنبه 93/12/19
- زمان: سه شنبه 93/12/19
گفتم:میری؟ گفت:آره گفتم:منم بیام؟ گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر گفتم:برمی گردی؟ فقط خندید اشک توی چشمام حلقه زد سرمو پایین انداختم دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت:میری؟ گفتم:آره گفت:منم بیام؟ گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر گفت:برمی گردی؟ گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره من رفتم اونم رفت ولی اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشماش خاک مزارمو شستشو میده