- نویسنده: ملیکا
- تاریخ: سه شنبه 91/5/31
- زمان: سه شنبه 91/5/31
در کشور من مردم با لذت بیشتری به صحنه اعدام یک نفر نگاه میکنندو با نفرت به بوسه دو عاشق....
زیستن با چنین مردمی سخت است(دکتر شریعتی)
در کشور من مردم با لذت بیشتری به صحنه اعدام یک نفر نگاه میکنندو با نفرت به بوسه دو عاشق....
زیستن با چنین مردمی سخت است(دکتر شریعتی)
چشم دیگران چشمی است که ما را ورشکست میکند
اگر همه به غیر از خودم کور بودند من نه به خانه باشکوه احتیاج داشتم نه به مبل عالی...
بچه بودم نه دیگه منتظر بودم نه دیگه واسه تو و مثل تو دلتنگ بودم
بچه بودم تو نبودی شبا زود خوابم میبرد دل کوچیکم فقط غصه ی بازی رو میخورد
بچه بودم دلمو هرگز کسی نبرده بود هنوزم خدا اونو دست خودم سپرده بود
بچه بودم قدرمو زمونه بیشتر میدونست زندگی حال منو از تو که بیشتر میدونست
بچه بودم کسی بیخود منو اذیت نمیکرد مثل تو میون بازیا خیانت نمیکرد
بچه بودم کسی مثل تو باهام بد نمیشد بی توجه از کنار رویاهام رد نمیشد
بچه بودم قلبای تو دفترم حقیقی بود روی دفتر خاطراتم عکس جوجه تیغی بود
بچه بودم چشم تو در به درم نکرده بود اون روزا فکر و خیالت خبرم نکرده بود
بچه بودم اگه مثل حالا مجنون میشدم
از بزرگ شدن واسه ابد
پشیمون میشدم...
کد لیست آخرین مطالب پارسی بلاگ